**در بلور خواب ها**

ساخت وبلاگ
⭕️ممیز های بدیع در سبک هندی/اصفهانی **در بلور خواب ها**...
ما را در سایت **در بلور خواب ها** دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : adabiyyatenovin بازدید : 63 تاريخ : دوشنبه 8 اسفند 1401 ساعت: 18:38

⭕️ از "مام تا مامان"مام و باب در زبان و ادب فارسی معنای مادر و پدر می دهد. در زبانهای دیگر هم چیزی شبیه همین است: پاپ، پاپا و...در شعر فردوسی همیشه به همین دو صورت آمده است:نماند بر و بوم و نه مام و بابشود پست رودابه با رود آباما نخستین بار، شاید مام در شعر رودکی به صورت"ماما" بجا مانده :آن خر پدرت به دشت خاشاک زدیمامات دف و دو رویه چالاک زدی...در شعر نظامی هم:گفت ماما! درست شد دستمچون گل از دست دیگران رستمگفت بابا! روانه شد پایمکرد رای تو عالم آرایم.که ما تصور می کنیم /آ/ در پایان هر دو واژه نخستین بار در زبان کارکرد نقش نمای ندایی داشته است:باب+ا/مام+ امی دانیم که در فارسی گاه نقش نمای ندای آ پس از اسم ظاهر می شود: سعدیا! حافظا!اما این ادات ندا به مرور نقش خود را از دست داده و/آ/جزو واژه شده:گفت جوحی را پدر ابله مشوگفت ای بابا نشانی ها شنومولویپس تا به اینجا روشن شد که اصل هر دو واژه مام و باب بوده و که اهل زبان برای ندا /آ/یی در پی آن آورده اند و سرانجام این فرآیند به اصل واژه تبدیل شده.ناگفته نماند که در معارف بهاءولد مامی هم به معنای مادر آمده است:"چنانکه مادر را مامی گویند..."داستان"مامان"چیست؟گویا در زمان قاجار از ترجمه های فرانسوی وارد زبان فارسی شده و جالب اینکه خود فرانسوی ها واج پایان واژه را تلفظ نمی کنند و این تقریباً شامل همه واژه های فرانسوی می شود. ماحصل اینکه فرانسویان maman را چیزی شبیه مَامو می گویند نه مَامون؛ اما چون مترجمان قاجار از روی متن و نوشته و نه صدا، واژه را ترجمه کرده بودند همه واج های واژه را به فارسی برگرداندند و کلمه ی مامان حاصل ترجمه های قاجاری شد. **در بلور خواب ها**...
ما را در سایت **در بلور خواب ها** دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : adabiyyatenovin بازدید : 66 تاريخ : دوشنبه 8 اسفند 1401 ساعت: 18:38

⭕️ دهقان/دهگان/ده خانواژه دهقان معرب دهگان فارسی است. دهگان به معنای فلاح، کشاورز، زارع، بزرگ ده، دهبان، زمین دار و‌‌... است.واژه دهگان با همین ریخت در حدود العالم آمده. اما ده خان از کجا پیدا شد؟ این مطلب را "د. امیره زبیر سمبس " نویسنده عرب زبان به نقل از ابن کمال پاشا در کتاب الفاظ معرّب فی القاموس المحیط فیروزآبادی آورده است:"دهقان معرب ده خان...خانِ ده."در لغت نامه دهخدا مدخل ده خان به نقل از ناظم الاطبا به معنای کدخدا، رییس و بزرگ و قاضی ده آمده. گذشته از این، سه مدخل دیگر از همین ماده و ده خانم و ده خانی ده خان محمد ضبط شده که همگی نام ده است.ده خان محمد. [ دِه ْ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) دهی است از بخش میان کنگی شهرستان زابل . واقع در 6هزارگزی جنوب باختری ده دوست محمد. سکنه ٔ آن 117 تن . آب آن از رودخانه ٔ هیرمند تأمین می شود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).ده خان . [ دِه ْ ] (اِ مرکب ) کدخدا و رئیس و بزرگ ده و قاضی ده . (ناظم الاطباء).هر چند گفته امیره سمبس درباره دهقان با توجه به ضبط های لغت نامه از ده خان می تواند هر محققی را اغوا کند اما به نظر می رسد واژه خان در دوره های پسین زبان فارسی از زبان ترکی وارد شده باشد درحالی که وجود طبقه ای به نام دهگان از روزگار ساسانی محرز است.در فارسی میانه واژه دهیکان و دهکان به معنای دهقان و کشاورز ضبط شده است(فرهنگ زبان پهلوی، دکتر بهرام فره وشی)با این تفاصیل،گمان می رود مبحث تعریب دهقان از ده خان منتفی است. **در بلور خواب ها**...
ما را در سایت **در بلور خواب ها** دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : adabiyyatenovin بازدید : 64 تاريخ : دوشنبه 8 اسفند 1401 ساعت: 18:38